"رابطه آینده مبهم با بی اخلاقی"
🔹در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روانشناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک موسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه روزی تأسیس کردند.
در این مرکز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش میدیدند و زندگی میکردند. مدّت یک سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت و آزمایشهای مختلف کمی و کیفی بر روی آنان انجام گرفت. در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعدهها، ۸۰۰گرم غذا میخورد.
🔹پس از یک سال به تدریج و آگاهانه شایعه کردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانهروزی، ممکن است غذا به لحاظ کمی و کیفی جیرهبندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰گرم به ۱۲۰۰گرم افزایش یافت. هنگامی که عملاً جیرهبندی را آغاز کردند، مصرف غذا از۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند که در شبانه روز بیش از ۵کیلوگرم غذا میخوردند. دلیل افزایش مصرف این بود که نوجوانان آیندۀ خود را مبهم میدیدند.
🔹هنگامی که مرکز شبانهروزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یکدیگر تعارف میکردند و نسبت به یکدیگر رابطهای مبتنی بر نیکوکاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی که شایعۀ کمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یکدیگر کمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و... به مرور زمان کمرنگ گشت.
آتیۀ مبهم افراد از نظر مالی، شغلی و...، آستانۀ اخلاقی را کاهش میدهد.